سخنان گهربار حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
تَوَقَّع أمرَ صاحِبِكَ لَيلَكَ و نَهارَكَ در شب و روزت منتظر فرج مولايت باش اقبال الأعمال ، ج 1 ، ص 368
اُرجُ اللَّهَ رَجاءً لايُجَرّيكَ عَلى مَعصِيَتِهِ وخَفهُ خَوفاً لايُؤيِسُكَ مِن رَحمَتِهِ چندان به خداوند اميدوار باش كه [اين اميد] تو را به نافرمانىِ اونكشانَد ، و چندان از او بيم دار كه [اين بيم] تو را از رحمت او نوميد نسازد. تحف العقول، ص 304
كانَ عَليُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام إذا قامَ فِي الصَّلوةِ كَأَنَّهُ ساقُ شَجَرَةٍ لايَتَحرَّكُ مِنهُ شَىءٌ إلّا ما حَرَّكَهُ الرِّيحُ مِنهُ ؛ امام سجّادعليه السلام هرگاه به نماز مى ايستاد چنان تنه درختى بود كه چيزى از آن نمی جنبيد مگر آنچه را كه باد می جنباند . الكافى ، ج 3 ، ص 300
المُنتَظِرُ لِلثّاني عَشَرَ كَالشّاهِرِ سَيفَهُ بَينَ يَدَي رَسولِ اللَّهِ يَذُبُّ عَنهُ ؛ منتظر ظهور امام دوازدهم مانند كسى است كه در ركاب پيامبر خدا شمشير كشيده است و از ايشان دفاع می كند . كمال الدّين وتمام النعمه ، ص 647
مَن سَرَّهُ أنْ يَكونَ مِن أصحابِ القائِمِ فَليَنتَظِر وَ لْيَعَمل بِالوَرَعِ ؛ هر كس خوش دارد از ياران امام مهدی عليه السلام باشد ، بايد منتظر باشد و پارسايى پيشه كند . الغيبة ، نعمانى ، ص 200
غُسلُ يَومِ الجُمُعَةِ طَهُورٌ و كَفّارَةٌ لِما بَينَهُما مِنَ الذُّنوبِ مِنَ الجُمُعَةِ إلَى الجُمُعَةِ ؛ غسل جمعه سبب پاكى، و كفّاره گناهان از جمعه تا جمعه است . وسائل الشيعه ، ج 3 ، ص 315
لَيسَ مِنّا مَن لَم يُوَقِّر كَبيرَنا و يَرحَم صَغيرَنا ؛ از ما نيست كسى كه به بزرگسالان ما حرمت ننهد و با خردسالان ما مهربان نباشد. الكافى ، ج 2 ، ص 165
ثَلاثَةُ أشياءَ يَحتَاجُ النّاسُ إلَيها : الأمنُ وَ العَدلُ و الخِصبُ ؛ سه چيز است كه مردم به آنها نيازدارند : امنيّت ، عدالت و رفاه . تحف العقول ، ص 320
قَلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَيلَةُ القَدرِ ؛ قلب ماه رمضان ، شب قدر است . بحار الأنوار ، ج 55 ، ص 376
عَلَيكَ بِالأْحداثِ فَإنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ ؛ نوجوانان را در ياب ، كه اين گروه در پذيرش هر خوبى ، بيشتر شتاب می كنند . الكافى ، ج 8 ، ص 93
إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أن يُسألَ ويُطلَبَ ما عِندَهُ؛ خداوند ، خوش دارد كه از او خواهش شود و از آنچه نزد اوست ، درخواست گردد. الكافى، ج 2، ص 475
ثَلاثَةٌ تُورِثُ المَحَبَّةَ : الدّينُ وَالتَّواضُعُ وَالبَذلُ؛ سه چيز است كه محبّت می آورد : دين ، فروتنى و بخشش. تحف العقول، ص 316
لَو أدرَكتُهُ لَخَدَمتُهُ أيّامَ حَياتي ؛ اگر او [امام زمان عليه السلام] را در يابم ، تمام عمر به او خدمت می كنم . الغيبه ، نعمانى ، ص 245
ثَلاثَةٌ تُزري بِالمَرءِ : الحَسَدُ والنَّميمَةُ والطَّيشُ؛ سه چيز است كه مرد را زبون می سازد : رشك ، سخن چينى و سبُك سرى. بحارالأنوار ، ج 75، ص 229
مَن لَم يَجعَلِ اللَّهُ لَهُ مِن نَفسِهِ واعِظاً فَإنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَن تُغنِيَ عَنهُ شيئاً؛ هر كه خداوند او را پندآموز خويش نساخته ، هرگز پندهاى مردم ، او را سودى نمی دهد.
صِل رَحِمَكَ وَلَو بِشَربَةٍ مِنَ الماءِ وأفضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأذى؛ پيوند خويشى نگهدار [و صله رحم به جاى آر] ، گرچه با جرعه اى آب باشد . بهترين وسيله اى كه با آن صله رحم به جاى آورده می شود ، خوددارى از آزار رساندن به خويشاوندان است. الكافى ، ج 2، ص 151
مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّى يَرتَكِبَهُ ؛ هر كس مؤمنى را بر انجام دادن گناهى سرزنش كند ، نمی ميرد تا آنكه خود آن گناه را مرتكب شود . الكافى ، ج 2 ، ص 356
إعرِفُوا مَنازِلَ النّاسِ عَلى قَدرِ رِوايَتِهِم عَنّا ؛ منزلت مردم را به اندازه نقل حديثشان از ما بشناسيد . الكافى ، ج 1 ، ص 50
أروَحُ الرُّوحِ اليَأسُ عَنِ النّاسِ ؛ خوشترين آسايش ، نوميدى از مردم است . مشكاة الأنوار ، ص 324
لَولا أنَّ اللَّهَ خَلَقَ أميرَ المُؤمِنينَ لِفاطِمَةَ ما كانَ لَها كُفوٌ عَلَى ظَهرِ الأرضِ ؛ اگر خداوند اميرمؤمنان را براى فاطمه نمی آفريد ، در زمين همتايى براى او نبود . الكافى ، ج 1 ، ص 461
الكِيمياءُ الأكبَرُ الزِّراعَةُ ؛ بزرگترين كيميا ، كشاورزى است . الكافى ، ج 5 ، ص 261
مَن يَثِقَ بِاللَّهِ يَكفِهِ ما أهَمَّهُ مِن أمرِ دُنياهُ و آخِرَتِهِ ؛ هر كه به خدا اعتماد كند ، خداوند كارهاى دنيا و آخرتش را ، كه او را بى قرار كرده اند، كفايت می كند. تحف العقول ، ص 304
قالَ لي أبي : يا جَعفَرُ أوقِفْ لِي مِن مالي كَذا و كَذا ، النَّوادِبُ تَندُبُني عَشرَ سِنينَ بِمِنى أيّامَ مِنى ؛ پدرم به من فرمود : اى جعفر! فلان مقدار از دارايی ام را برايم وقف كن تا گريه كنندگان در مِنا و در ايّام مِنا ده سال بر من بگريند . بحار الأنوار ، ج 46 ، ص 220
ضَمِنتُ لِمَنِ اقتَصَدَ أن لايَفتَقِرَ ؛ من ضمانت می كنم كه هر كه ميانه روى پيشه كند ، فقير نشود . الخصال ، ص 9
يُنادِي مُنادٍ يَومَ القيامَةِ أينَ زَينُ العابِدينَ؟ فَكَأنّي أنظُرُ إلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام يَخطُرُ بَينَ الصُّفُوفِ ؛ روز قيامت منادى ندا می دهد : «زيور عبادت كنندگان كجاست؟» گويا على بن حسين عليه السلام را می بينم كه ميان صفها با ابّهت گام بر می داد . ميزان الحكمه ، ح 1131
مَن أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ رُضِيَ بِهِ حَكَماً لِغَيرِهِ؛ هر كه داد مردم را از خود بدهد ، مردم راضى باشند كه اوداور ديگران شود. الكافى، ج 2، ص 146
اَلاُنسُ في ثَلاثٍ : فِي الزَّوجَةِ المُوافِقَةِ وَالوَلَدِ البارِّ وَالصِّديقِ المُصافي؛ انس (وآرامش) در سه چيز است : در زن سازگار ، فرزند خوشرفتار و دوست باصفاى وفادار. تحف العقول، ص 318
قِف عِندَ كُلِّ أمرٍ حَتّى تَعرِفَ مَدخَلَهُ مِن مَخرَجِهِ قَبلَ أن تَقَعَ فيهِ فَتَندَمَ؛ در برابر هر كارى درنگ كن تا [راهِ] درون شدن و برون آمدن از آن را ، پيش از آن كه در آن وا مانى و پشيمان شوى ، نيك بشناسى. تحفالعقول، ص 304
إتَّقِ اللَّهَ بَعضَ التُّقى وإن قَلَّ ودَع بَينَكَ و بَينَهُ سِتراً وإن رَقَّ؛ از خداوند ، به نوعى ، هر چند اندك باشد ، پروا كن و ميان خود و او پرده اى ، هر چند نازك ، بياويز. تحف العقول، ص 361
اَلعالِمُ بِزَمانِهِ لاتَهجُمُ عَلَيهِ اللَّوابِسُ ؛ اشتباهات بر آن كس كه به زمانه خود داناست ، هجوم نمی آورد. الكافى، ج 1، ص 26
وعِفُّوا عَن نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤكُم؛ و از زنان مردم ، دامن پاك داريد تا زنانتان پاكْ دامن باشند. الكافى، ج 5، ص 554
اِزرَعُوا و اغرِسُوا وَاللَّهِ ما عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً اَجَلَّ و لاأطيَبَ مِنهُ ؛ كشت كنيد و درخت بنشانيد ؛ به خدا قسم آدميان كارى برتر و پاكتر از اين نكرده اند بحار الأنوار ، ج 103 ، ص 68
فِى السِّواكِ اثْنَتا عَشْرَةَ خَصْلَةً: هُوَ مِنَ السُّنَّةِ، وَمَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ، وَمَجْلاةٌ لِلْبَصَرِ، وَيُرْضِى الرَّحْمنَ، يُـبَيِّضُ الأَْسْنانَ، يَذْهَبُ بِالْحَفَرِ، وَيَشُدُّ اللَثَّةَ، وَيُشَهِّى الطَّعامَ، وَيَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ، وَيَزيدُ فِى الْحِفْظِ، وَيُضاعِفُ الْحَسَناتِ، وَتَفْرَحُ بِهِ الْمَلائِكَةُ
در مسواك زدن دوازده فايده وجود دارد: 1. از سنت پيامبر صلى الله عليه و آله است، 2. دهان را پاكيزه می كند، 3. نور چشم را زياد می كند، 4. باعث خشنودى خداوند است، 5 . دندانها را سفيد می كند، 6 . جِرم آنها را از بين می برد، 7 . لثه را محكم می كند، 8 . اشتها آور است، 9 . بلغم را می برد، 10. حافظه را زياد می كند، 11. حسنات را چند برابر می كند، 12. فرشتگان از آن شاد می گردند
اِيّاكَ وَ السِّواكَ فِى الْحَمّامِ فَاِنَّهُ يورِثُ وَباءَ اْلاَسْنانِ
در حمام مسواك نزنيد؛ زيرا كه دندانها را فاسد می كند.
نِعْمَ اللُّقْمَةُ الجُبْنُ، تُعْذِبُ الْفَمَ وَ تُطَيِّبُ النَّـكْهَةَ
خوب لقمه اى است پنير؛ آب دهان را گوارا و بوى آن را خوش می نمايد.
ما أَدَرْتَ عَلَيْهِ لِسانَكَ فَأَخْرَجْتَهُ فَابْلَعْهُ وَما أَخْرَجْتَهُ بِالْخَلالِ فَارْمِ بِهِ
بعد از غذا زبان را دور دهان بگردان، هرچه با زبان درآمد فرو ببر، و آنچه را با خلال بيرون آوردى از دهان بيرون افكن.
مَنْ اَصابَهُ ضَعْفٌ فى قَلْبِهِ اَو بَدَنِهِ فَلْيَأكُلْ لَحْمَ الضَّأنِ بِاللَّبَنِ فَاِنَّهُ يُخْرِجُ مِنْ اَوصالِهِ كُلَّ داءٍ وَ غائِلَةٍ وَ يُقَّوى جِسْمَهُ وَ يَشُدُّ لِثَـتَهُ
هر كس به ضعفى در قلب يا بدن خويش گرفتار شد، بايد گوشت گوسفند با شير بخورد، چرا كه اين خوراك، هر درد و بلايى را از اندام وى بيرون می بَرَد و تن او را تقويت و لثه اش را محكم می كند
ثَلاثٌ يُذْهِبْنَ النِّسْيانَ وَ يُحْدِثْنَ الذُّكْرَ: قِراءَةُ الْقُرآنِ، وَ السِّواكُ وَ الصِّيامُ
سه چيز، فراموشى را از بين می برد و حافظه را زياد می كند: خواندن قرآن، مسواك زدن و روزه گرفتن.
كُلُوا الْبَصَلَ؛فَاِنَّ فيهِ ثَلاثَ خِصالٍ: يُطَيِّبُ النَّـكْهَةَ وَ يَشُّدُّ اللِّثَةَ وَ يَزيدُ فِى الْماءِ وَ الْجِماع
پياز بخوريد؛ چرا كه سه ويژگى دارد: دهان را خوشبو، لثه را محكم و توان جنسى را زياد می کند
اَلْخِلالُ بَعْدَ الطَّعامِ، يَشُدُّ اللِّثاتِ وَ يَجْلِبُ الرِّزْقَ وَ يُطَيِّبُ النَّـكْهَةَ
خلال كردن بعد از غذا، لثه ها را محكم، روزى را زياد و دهان را خوشبو می كند.
اَلحَوْكَ بَقْلَةُ الأَنْبياءِ. أَما إِنَّ فيهِ ثَمانُ خِصالٍ:... وَ يُطَيِّبُ النَّـكْهَةَ ...
ريحان سبزى انبياست و در آن هشت خاصيت است: ... از جمله اينكه دهان را خوشبو می سازد.
خَلُّ الْخَمْرِ يَشُدُّ اللِّثَةَ وَ يَقْتُلُ دَوابَّ الْبَطْنِ وَ يَشُدُّ الْعَقْلل
سركه لثه را تقويت می كند، كِرم معده را از بين می برد و عقل را نيرو می بخشد
اَلحِنّاءُ يَذْهَبُ بِالسَّهَكِ وَ يَزيدُ فى ماءِ الْوَجْهِ وَ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَ يُحَسِّنُ الْوَلَدَ
حنا، بوى بد عرق را از بين می برد و چهره را شاداب، دهان را خوشبو و فرزند را زيبا می كند.
عَلَيْكُمْ بِالسِّواكِ فَاِنَّهُ يُذْهِبُ وَسْوَسَةَ الصَّدرِ
شما را سفارش می كنم به مسواك زدن؛ چرا كه وسوسه دل را از بين می برد.
نِعْمَ الطَّعامُ الزَّيْتُ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَيَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَيُصْفِى اللَّوْنَ وَيَشُدُّ الْعَصَبَ وَيَذْهَب
بِالْوَصَبِ وَيُطْفِئُ الْغَضَبَ
زيتون غذاى خوبى است، دهان را خوشبو می كند، بلغم را از بين می برد، رنگ پوست را صفا می بخشد، اعصاب را محكم می كند، مرض را می برد و خشم را خاموش می كند
اِذا قُمْتَ بِاللَّيْلِ فَاسْتكِ فَاِنَّ الْمَلَكَ يَاْتيكَ فَيَضَعُ فاهُ عَلى فيكَ فَلَيْسَ مِنْ حَرْفٍ تَتْلوهُ
وَ تَنْطِقُ بِهِ اِلاّ صَعِدَ بِهِ اِلَى السَّماءِ فَلْيَكُنْ فوكَ طَيِّبَ الرِّيحِ
شبانگاه كه براى نماز برخاستى، مسواك بزن چرا كه فرشته اى نزد تو می آيد و دهانش را بر دهانت می گذارد و آنگاه هيچ حرفى از قرآن و نماز و دعا نمی خوانى مگر آنكه آن را به آسمان بالا می برد، پس بايد كه دهانت خوشبو باشد.
لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِى التُّفّاحِ، ماداوَوْا مَرضاهُمْ إِلاّ بِهِ، أَلا وَإِنَّهُ أَسْرَعُ شَىْءٍ مَنْفَعَةً
لِلْفُؤادِخاصَّةً وَإِنَّهُ نَضوحَةٌ؛
اگر مردم می دانستند چه خواصى در سيب وجود دارد، بيماران خود را تنها با آن درمان می كردند. بدانيد كه سيب از هر چيزى سريعتر به قلب فايده می بخشد و خوشبو كننده است.
سُئِلَ اَبو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام عَنِ الْكُرّاثِ، فَقالَ: كُلْهُ، فَاِنَّ فيهِ اَرْبَعَ خِصالٍ:
يَطَيِّبُ النَّـكْهَةَ و... ؛
از امام صادق عليه السلام درباره تره پرسيدند. امام فرمودند: آن را بخور؛ زيرا در آن، چهار فايده هست: دهان را خوشبو می كند و... .
وَ السَّعْتَرُ وَ الْمِلحُ... يُطَيِّبانِ النَّـكْهَةَ
آويشن و نمك، دهان را خوشبو می كنند
اَ لْكُحْلُ بِاللَّيلِ يُطَيِّبُ الْفَمَ وَ مَنْفَعَتُهُ اِلى اَرْبَعينَ صَباحا
سرمه كشيدن در شب، دهان را خوشبو می کند و آثارش تا چهل روز ادامه دارد
كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله اِذا اَفْطَرَ بَدَاَ بِحَلْواءَ يُفْطِرُ عَلَيْها،
فَاِنْ لَمْ يَجِدْ فَسُكَّرَةٍ اَو تَمَراتٍ، فَاِذا اَعوَزَ ذلِكَ كُلَّهُ فَماءٍ فاتِرٍ
وَ كانَ يَقولُ: يُنَقِّى الْمَعِدَةَ وَ الْكَبِدَ وَ يُطَيِّبُ النَّـكْهَةَ وَ الْفَمَ وَ يُقَوِّى الاَْضْراسَ...
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با حلوا افطار می كردند و اگر حلوا نبود،
با چيز شيرين ديگر و يا چند دانه خرما و اگر نبود، با آب گرم و می فرمودند:
آب گرم معده و جگر را پاك، دهان را خوشبو و دندانها را تقويت می كند
وَقَدْ سَأَلَهُ ابْنُ أَبِى الْعَوْجاءِ: وَلِمَ احْتَجَبَ عَنْهُمْ وَأَرْسَلَ إِلَيْهِمُ الرُّسُلَ؟
وَيْلَكَ وَكَيْفَ احْتَجَبَ عَنْكَ مَنْ أَراكَ قُدْرَتَهُ فى نَفْسِكَ؟ نَشَأَكَ وَلَمْ تَكُنْ
وَكَبَّرَكَ بَعْدَ صِغَرِكَ وَقَوّاكَ بَعَدَ صَعْفِكَ... وَما زالَ يَعُدُّ عَلَىَّ قُدْرَتَهُ الَّتى هِىَ
فى نَفْسِىَ الَّتى لااَدْفَعُها حَتّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيَظْهَرُ فيما بَيْنى وَ بَيْنَهُ؛
در پاسخ ابن ابى العوجاء كه پرسيد: چرا خداوند خود را از مردم در پرده داشت
و آن گاه پيامبران را سويشان فرستاد؟ فرمودند: واى بر تو كسى كه قدرتش را
در وجود تو نشانت داده چگونه خود را از تو پوشيده داشته است؟ تو را كه
نبودى پديد آورد، كوچك بودى بزرگت كرد، ناتوان بودى توانايت گردانيد...
حضرت پيوسته مظاهر قدرت خدا را كه در وجود من است و نمی توانم
منكرشان شوم برايم برشمرد تا جايى كه خيال كردم بزودى خداوند ميان
من و او ظاهر خواهد شد
فى قَوْلِهِ تَعالى: (ولَذِكْرُ اللّهِ أَكْبَرُ) ـ : ذِكْرُ اللّهِ عِنْدَ ما أَحَلَّ وَحَرَّمَ؛
درباره آيه «وياد خدا بزرگتر است» ـ : به ياد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن
با حلال و حرام.
قالَ: أَوْحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلى موسى عليه السلام يا موسى، لاتَنْسَنى
عَلى كُلِّ حالٍ وَلا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمالِ، فَإِنَّ نِسْيانى يُقْسِى الْقُلوبَ،
وَمَعَ كَثْرَةِ الْمالِ كَثْرَةُ الذُّنوبِ خداى عزوجل به موسى وحى كرد: اى موسى در هيچ حالى مرا فراموش نكن
و به ثروت زياد شاد نشو، زيرا از ياد بردن من دلها را سخت می كند و
زیاد شدن ثروت ،زیادی گناه را به همراه دارد.
اَلْمُفَوِّضُ أَمْرَهُ إلَى اللّهِ فى راحَةِ الأَبَدِ وَالعَيْشِ الدّائِمِ الرَّغَدِ وَالْمُفَوِّضُ حَقّا
هُوَ الْعالى عَنْ كُلِّ هَمِّهِ دُونَ اللّهِ تَعالى؛ كسى كه كارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسايش و خير و بركت
در زندگى برخوردار است و واگذارنده حقيقى كارها به خدا، كسى است
كه تمام همّتش تنها بسوى خدا باشد.
مَنِ اسْتَخارَ اللّهَ راضِيا بِما صَنَعَ اللّهُ لَهُ خارَ اللّهُ لَهُ حَتْما؛ هر كس از خدا خير بخواهد و به آنچه خدا خواسته راضى باشد، خداوند حتما
براى او خير خواهد خواست.
مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الحَقَّ مِنَ القُرآنِ لَمْ يَتَنَكَّبِ الفِتَنَ؛ هر كس حقيقت را از طريق قرآن نشناسد، از فتنه ها بركنار نمی آید
مَن قَبِلَ اللّهُ مِنْهُ صَلاةً واحِدَةً لَم يُعَذِّبْهُ وَمَن قَبِلَ مِنْهُ حَسَنَهً لَم يُعَذِّبْهُ؛ خداوند از هر كس يك نماز و يا يك كار نيك را قبول كند، عذابش نمی نمايد.
تَسبيحُ فاطِمَةَ عليهاالسلام فى كُلِّ يَومٍ فى دُبُرِ كُلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَىَّ مِن
صَلاةِ اَلفِ رَكعَةٍ فى كُلِّ يَومٍ؛ تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوبتر از
هزار ركعت نماز در هر روز است.
سَجدةُ الشُكرِ واجِبَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ تُتِمُّ بِها صَلاتَكَ وَتُرضى بِها رَبَّكَ وَ
تُعجِبُ المَلائِكَةَ مِنكَ... ؛ سجده شكر بر هر مسلمانى واجب است، با آن نمازت را كامل و پروردگارت
را خشنود می سازى و فرشتگان را به شگفتى می آورى.
يُعرَفُ مَن يَصِفُ الحَقَّ بِثَلاثِ خِصالٍ: يُنظَرُ اِلى اَصحابِهِ مَن هُم؟ وَاِلى صَلاتِهِ
كَيفَ هىَ؟ وَفى اَىِّ وَقتٍ يُصَلّيها؟ ؛ كسى كه از حق دَم می زند با سه ويژگى شناخته می شود: ببينيد دوستانش
چه كسانى هستند؟ نمازش چگونه است؟ و در چه وقت آن را می خواند؟ىماند
إنّا نَأمُرُ صِبْيانَنا بِتَسْبيحِ فاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلامُ كَما نَأمُرُهُمْ بِالصَّلاةِ فَالْزَمْهُ
فَإنَّهُ لَمْ يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِىَ؛ ما همان گونه كه فرزندان خود را به نماز وامی داريم به
تسبيح فاطمه عليهاالسلام وادار می سازيم پس به آن پايبند باش
كه هر كس به آن پايبند شود، بدبخت نخواهد شد.
اَمّا العِلَّةُ فِى الصِّيامِ لِيَسْتَوِىَ بِهِ الغَنىُّ وَالفَقيرُ وذلِكَ لأِنَّ الغَنىَّ لَم يَكُن لِيَجِدَ
مَسَّ الجُوعِ فَيَرحَمَ الفَقيرَ لاَِنَّ الغَنىُّ كُلَّما اَرادَ شَيئا قَدَرَ عَلَيْهِ... ؛ علت روزه گرفتن آن است كه به سبب آن ثروتمند و فقير برابر شوند زيرا
ثروتمند گرسنگى را احساس نكرده تا به فقير رحم كند چرا كه ثروتمند هرگاه
چيزى بخواهد می تواند فراهم كند... .
اَلصَّومُ جُنَّةٌ مِن آفاتِ الدُّنيا وَحِجابٌ مِنْ عَذابِ الآخِرَةِ؛ روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
اَلصَّومُ فَوْهٌ لايَتَكَلَّمُ اِلاّ بِالخَيْرِ؛ روزه دارى (در حكم) دهانى است كه جز به خير سخن نگويد.
إذا كانَ يَومُ النَّيروزِ فَاغْتَسِل وَ البَسْ أنظَفَ ثِيابِكَ ؛ هرگاه نوروز فرار رسيد ، غسل كن و پاكيزه ترين لباس هايت را بپوش .
وسائل الشيعه ، ج 8 ، ص 172
ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِيهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شِيعَتِنا ؛ هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّدصلى الله عليه وآله]هستيم ؛ چرا كه نوروز از روزهاى ما و شيعيان ما است. بحارالأنوار ، ج 56 ، ص 92
طوبى لِمَن لَم تُلهِهِ الأمانِيُّ الكاذِبَةُ؛ خوشا بر آن كه آرزوهاى دورغين سرگرمش نكند! بحارالأنوار، ج 75، ص 280
لِكُلِّ شَيءٍ أساسٌ وأساسُ الإسلامِ حُبُّنا أهلَ البَيتِ؛ هر چيزى را شالوده اى است و شالوده اسلام ، دوستدارى ما اهل بيت است. المحاسن، ج 1، ص 150
بَكَتِ السَّماءُ عَلَى الحُسَين أربَعينَ يَوماً بالدَّم ؛ آسمان چهل روز بر حسين عليه السلام ، خون گريه كرد . مناقب آل أبى طالب ، ج 3 ، ص 212
النَّشوَةُ في عَشَرَةِ أشياءَ : المَشىِ و الرُّكُوبِ و الاِرتمِاسِ فِي الماءِ و
النَّظَرِ إلَى الخُضرَةِ . . . ؛ شادابى در ده چيز است : پياده روى ، [اسب] سوارى ، آب تنى (شنا) و نگاه كردن به سبزه . . . . الخصال ، ص 443
أنفَعُ الأشياءِ لِلمَرءِ سَبقُهُ النّاسَ إلى عَيبِ نَفسِهِ؛ سودمندترينِ چيز براى مرد ، آن است كه در جستن عيب خويش بر ديگر مردم ، پيشى گيرد. الكافى، ج 8، ص 243
إعمَل اليَومَ فِي الدُّنيا بِما تَرجُوا بِهِ الفَوزَ فِي الآخِرَةِ؛ امروز در دنيا كارى كن كه به وسيله آن ، اميد رستگارى در آخرت دارى . تحف العقول، ص 306
يَجِبُ لِلوالِدَينِ عَلَى الوَلَدِ ثَلاثَةُ أشياءَ ؛ شُكرُ هُما عَلى كُلِّ حالٍ و طاعَتُهُما فِيما يأمُرانِهِ و يَنهَيانِهِ عَنهُ في غَيرِ مَعصِيَةِ اللَّهِ و نَصيحَتُهُما فِي السِّرِّ وَ العلانِيَةِ ؛ پدر و مادر را بر فرزند سه حقّ است : در همه حال شكرگزار آنها باشد ؛ در هر چه او را امر و نهى می كنند ، به جز معصيت خدا ، اطاعتشان كند و در نهان و آشكار خيرخواه آنان باشد. تحف العقول ، ص 322
مَن حَسُنَ بِرُّه بِأهلِهِ زِيدَ في عُمرِهِ؛ هركه با خانواده خود خوش رفتار است ، عمرش بسيار خواهد بود. الكافى، ج 8، ص 219
و تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتي الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم ؛ همه شيعيان من با شفاعت او (فاطمه معصومه عليها السلام) وارد بهشت خواهند شد . بحارالأنوار ، ج 75، ص 228
يَخرُجُ قائِمُنا أهَلَ البَيتِ يَومَ الجُمُعَةِ ؛ قائم ما ، خاندان پيامبر ، روز جمعه قيام می كند . بحار الأنوار ، ج 7 ، ص 59
إنَّ للَّهِ كَرامَةً في عِبادِهِ المُؤمِنينَ في كُلِّ يَومِ جُمُعَةٍ ؛ در هر روز جمعه خدا را بر بندگان مؤمنش كرامتى است . بحارالأنوار ، ج 86 ، ص 226
لاتَطيبُ السُّكنى إلّا بِثَلاثٍ : الهَواءِ الطَّيِّبِ و الماءِ الغَزيرِ العَذبِ و الأرضِ الخَوّارَةِ ؛ سه چيز زندگى را خوش می كند : هواى پاك ، آب فراوان گوارا ، زمين نرم
و سست (آماده زراعت) . تحف العقول ، ص 320
لَو أدرَكتُهُ لَخَدَمتُهُ أيّامَ حَياتي ؛ اگر او [امام زمان عليه السلام] را در يابم ، تمام عمر به او خدمت می كنم . الغيبه ، نعمانى ، ص 245
إيّاكَ أن تَكونَ مِمَّن يَخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذُنوبِهِم ويَأمَنُ العُقُوبَةَ مِن ذَنبِهِ؛ مبادا از كسانى باشى كه به سبب گناهانِ بندگانِ خدا بر سرنوشت آنان
بيمناك است ، ولى خود را از سزاى گناه خويش ايمن می داند . الكافى، ج 8، ص 49
لا يَنبَغي للِمُؤمِنِ أن يُذِلَّ نَفسَهُ ؛ شايسته مؤمن نيست كه خود را خوار كند . الكافى ، ج 5، ص 63
بَرُّوا آباءَكُم يَبَرَّكُم أبناؤُكُم ؛ به پدرانتان نيكى كنيد تا فرزندانتان به شما نيكى كنند . الكافى، ج 5، ص 554
|